ستاره پرسپولیس بـه سـفر قـطر کرد!
یک سال قبل در چنین روزهایی، نیمکتنشین کردن سروش رفیعی به «جنون» شباهت داشت و حالا بیشتر به «منطق» شبیه است. اسآرسون، صید بزرگ پرسپولیس در بازار نقل و انتقالات نیمفصل لیگ شانزدهم بود. وزن او در ترکیب تیم قلعهنویی آنقدر زیاد به نظر میرسید که تبریزیها هرگز نتوانستند با جدایی این بازیکن و پیوستنش به رقیب مستقیم قهرمانی کنار بیایند. نقشه زمستانی سروش، از پرسپولیس تیم باطراوتتری ساخت و تراکتورسازی را در معرض نابودی قرار داد. تماشای «فانتزیستا» در آزادی، به اندازهای برای هواداران پرسپولیس جذاب بود که آنها بیشتر سکوهای ورزشگاه را در روز اولین بازی او برای تیم به تسخیر درآوردند. او هرگز به نیمکت تیم برانکو دوخته نشد و در ترکیب اصلی، جای ثابتی برای خودش پیدا کرد. چند گل تماشایی و البته خاطره تلخ شکست در روز گلزنی در داربی، تا قهرمانی لیگ در لباس پرسپولیس با سروش هممسیر شدند. او یک هنرمند در زمین فوتبال بود. یک تکنواز چیرهدست در هارمونی تیم پروفسور. ستارهای با کلکسیون هوسانگیز دریبل و پاس که بعد از سالها به شماره 7تاریخی پروین، هویت تازهای بخشیده بود. او شایسته پوشیدن این عدد بود و سزاوار همه شعارهایی که در آزادی برایش سرمیدادند. عمر حضور این بازیکن در پرسپولیس اما کوتاهتر از آن بود که در ابتدا تصور میشد. سروش تنها یک نیمفصل در جمع قرمزها باقی ماند و تصمیم گرفت فوتبالش را در لیگ ستارگان قطر ادامه دهد. روبهرو شدن با تصمیم رفیعی، برای هواداران پرسپولیس دردناک به نظر میرسید اما بین سروش و باشگاه، فقط یک طرف ماجرا از این جدایی متضرر شد و آن، پرسپولیس نبود.
الخور. نام این باشگاه با سروش رفیعی وارد ادبیات فوتبال ایران شد. پیش از امضای قرارداد با شماره 7پرسپولیس، کمتر کسی بود که در ایران نام این باشگاه تازهوارد قطری را شنیده باشد. آنها به خاطر امضای قرارداد با یکی از مهمترین استعدادهای فوتبال ایران، خوشبخت به نظر میرسیدند اما انتظاراتی که از این ستاره داشتند، در شروع فصل برآورده نشد. باشگاه قطری تصور میکرد علی کریمی تازهای را کشف کرده اما ظاهرا سختکوشی برای این چالش تازه، در حوصله ستاره شیرازی نمیگنجید. او قطر را برای فوتبال انتخاب نکرد و قبل از همه، ناچار شد با زخم این حقیقت کنار بیاید. سروش «مسئولیت خانوادگی» اش را مهمتر از فوتبال دانست و نتیجه این اولویتبندی، شرایط ناامیدکننده یکی از ستارههای بیچونوچرای لیگ برتر ایران در حاشیه خلیجفارس بود. بسیاری از ستارههای فوتبال ایران، در اولین سالهای حضور در لیگهای عربی فوقالعاده ظاهر شدند و رفته رفته تنزل کردند اما سقوط آزاد سروش، از همان اولین روزهای این تجربه آغاز شده بود. او آنقدر از فرم ایدهآل فاصله داشت که انگار خودش در ایران ماندگار شده و بدلش را به الخور قطر فرستاده بود. هر روز سایههای تاریکتری به تصویر درخشان این بازیکن اضافه میشد و بالاخره همان اتفاقی که انتظار میرفت رخ داد. ستاره ایرانی در فهرست مازاد باشگاه قرار گرفت تا احتمالا در اولین فرصت، دیپورت شود و فضا را برای بازیکن خارجی دیگری باز کند. یک تصمیم بد، روند خوب سروش رفیعی را کاملا متوقف کرد. او در زمان ترک ایران، هنوز شانس بازی در جامجهانی را داشت و اگرچه برای مدتی به تیمملی دعوت نمیشد اما همچنان میتوانست خودش را به کیروش تحمیل کند. حالا اما آخرین بارقههای امید این بازیکن برای حضور در جامجهانی نیز از بین رفته است. او باید به نقطه صفر برگردد و همه چیز را دوباره از اول آغاز کند. اولین سرعتگیر بزرگ در مسیر پیشرفت این ستاره، به واسطه سربازی اجباری شکل گرفت اما دومین نارنجک ضدنفر از جیبهای خود سروش خارج شد. از جیبهای ستارهای که بلد بود دریبل بزند اما بلد نبود بهترین تصمیم را برای خودش بگیرد.
یکی از تعویضهای کارلوس کیروش در مسابقه فراموشنشدنی با آرژانتین در جامجهانی برزیل، وارد کردن رضا حقیقی به زمین بود. حالا اما حافظه فوتبال ایران به سختی نام هافبک قلدر و بااستعداد سابق تیمملی را به یاد میآورد. مهرداد پولادی، بهترین نمایشهای ممکن برای تیمملی را در جامجهانی داشت و ستارههایی مثل بختیار رحمانی و احمد آلنعمه نیز بخشی از فهرست ایران در اردوی برزیل بودند اما مجموعهای از تصمیمهای کلیدی اشتباه و قرارگرفتن در آغوش بنبستها، همه این نفرات را از تیمملی دور کرد. سروش رفیعی نیز سرنوشت مشابهی با این نفرات داشت. او در جام ملتهای آسیا، یکی از تعویضیهای محبوب کیروش بود و حتی نبرد با امارات را از ابتدا آغاز کرد. سرمربی تیمملی حتی در روزهای دعوتنکردن رفیعی، نمیتوانست استعداد ناب و ظرافت ساقهای تراشخورده این فوتبالیست را انکار کند اما حالا دیگر بین سروش و روزهای رویایی، بین سروش و دریبلهای درجهیک و بین سروش و تیمملی، چندین فرسنگ فاصله وجود دارد. او تا یافتن دوربرگردان مناسب برای خارج شدن از این وضعیت اشتباهی، زمان زیادی را از دست خواهد داد.
* اشاره به اشتباه لپی محمدرضا حیاتی، گوینده اخبار تلویزیون